پری دریایی You Are Always In My Heart |
||||||
چهار شنبه 4 ارديبهشت 1392برچسب:, :: 12:33 :: نويسنده : پری
سه شنبه 15 اسفند 1391برچسب:, :: 9:39 :: نويسنده : پری
دبستان: روزهای خوش نوجوانی، مشق شب، فحش بابا، فلک معلم، شلنگ ناظم، خوشی در مراسم ختم. چهار شنبه 2 اسفند 1391برچسب:, :: 12:24 :: نويسنده : پری
خواهرم دوستشو آورده خونه.مامانم هیچی نگفت
. . . ديشب اومدم خونه ميخواستم خودمو لوس کنم..
. . . دختر خاله به بچشون اشاره کردن و گفتن بچم خیلی با ادبه و فحش نمیده و کودک در جواب گفتن خفه شو
. . .
. . . مامانم رفته مسافرت , خونمون از فرط شلوغی و کصافط , مثه خرابه های هیروشیما , بعد از انفجاره بمبه !
. . . بابام : آب یخ نخور چاق میشی!!!!
. . . داشتم برای امتحان دانشگاه ، تو خونه تقلب مینوشتم ، خواهرم به مامانم به شوخی گفت : ببین داره چیکار میکنه ؟؟ تقلب مینویسه ...!!!!
. . . یه رفیقی داشتم خیلی کمبود محبت داشت
. . . پسر داییم دهه هشتاديه مدرسه غيرانتفاعي ثبت نامش کردن سالي 3 میليون !
. . . ﺩﻳﺸﺐ ﺑﺎ ﺩﻭﺱ ﺩﺧﺪﺭﻡ ﺣﺮﻑ ﻣﻴﺰﺩﻡ
. . . اقا پدرم یهو اومد تو اتاقم بهم گفت
. . . یه داداش کوچیکم (6 سالشه) تو یه فرشته کوچولویی! میگه نه, من یه خدام !!!!!
. . . بچم دو سالشه الان یه ماهه به من میگه دایی محسن
. . . یکی از فامیلامون خیلی سال پیش که راهنمایی بود موقع امتحانا تقلب نوشته بود تو برگه های کوچیک با خودش برده بود سر جلسه،یکی از سوالا اومده بود فامیله تنبلو خجسته من حال نداشته جوابو بنویسه،برگه تقلبشو چسبونده بود به برگه امتحان جلوی سوالشم نوشته بود جواب ضمیمه شده،معلمشم فهمیده بود تقلب کرده انداخته بودتش،یه همچین فامیلای فراخ و داغانی دارم من
. . . داره رعدوبرق میزنه مامانم میخواد بره پشت بوم لباسارو جمع کنه..
. . . نشسته بودم یه هو مامانم از آشپزخونه اومد، بی مقدمه شروع کرد درباره فلفل صحبت کردن که: میدونستی فلفل لاغر میکنه و ضد سرطانه؛ بعد نشست دو ساعت از خاطرات گذشتش و غذاهای خوشمزه و پر فلفل عمه اش حرف زد
. . .
خیلی سال پیش ، شب خونمون مهمون بود ، برق رفت به پسر خالم گفتم زنگ بزن اداره برق بپرس کی برق میاد و این حرفا گفت شمارش چنده گفتم بیست و چهار هزار و چهار صد گفت : یا علی این همه شماره رو چه جوری بگیرم !!! (کاملا واقعی) . . . یکی از دغدغه های بچگیم این بود که میرفتم دستشویی نمیدونستم کدوم طرفی باید بشینم… . . . امروز ناهار آبگوشت داشتیم طبق معمول منو و داداشم سر استخون قلم ، دعوامون شد ! … مامان از تو آشپزخونه داد میزنه : چتونه خونه رو گذاشتید رو سرتون مگه شما سگید که بر استخون دعوا میکنید ؟ صد بار گفتم استخونا برا باباتونه !! . . . شامپو خریدم روش نوشته: این محصول را روی سرتان بریزید و موهایتان را بمالید سپس آبکشی کنید! من میخواستم بریزم تو دهنم قرقره کنم،خدا خیرشون بده آگاهم کردن . . . اینایی که هر کاری در توانته براشون انجام میدی آخرش بهت میگن : مگه من ازت خواستم ؟؟؟ ” یعنی با آر پی جی ” بزنی لهشون کنی بازم کمه… خالی نمیشی !!!! . . . وقتی می پرسی چیزی میخوریین ؟ اونی که میگه : من یکی دو لقمه باهات میخورم… جدا موجود ترسناکیه )) . . . میدونی لذت بخش ترین لحظه زندگی کیه وقتی یه عطسه میکنی از ته دل یعنی انگار ری استارت میشی ! . . . مامان بزرگمو بردن رادیولوژی اومده میگه خیلی خوب بود، خوب شدم ! . . . واقعا کی فکرشو میکرد یه روز خود آجیل مشکلگشا هم بشه مشکل یه ملت؟
. . . یه سوالی از صبح تا حالا ذهن مارو درگیر کرده ببینین شما میتونین بهش جواب بدین؟ اگه “مردان آنجلس” یه زن همراهشون بود بازم میتونستن ۳۰۰سال با خیال تخت بخوابن!؟ . . . من شخصا به خودکشی اعتقاد ندارم، مگر اینکه پسوُردم لو بره! . . . مامان بزرگم خیلی مریض بود و در ضمن دکتری که همیشه میره پیشش مطبش باز نبود به هزار زحمت راضیش کردیم بره پیش یه دکتر دیگه وقتی رفتیم داخل،معاینه که تموم شد مامان بزرگم گفت: آقای دکتر یه چیزی بنویس فعلأ خوب بشم تا چند روز دیگه برم پیش یه دکتر درست حسابی . ۷سال درس خوندشُ شست مثل رخت پهن کرد رو بند! =)) . . . ﻫﯿﭻ ﺍﺷﺘﺒﺎﻫﯽ ﺑﺰﺭﮔﺘﺮ ﺍﺯ ﺍﯾﻦ ﻧﯿﺴﺖ ﮐﻪ ﺩﺳﺘﺖ ﺍﺷﺘﺒﺎﻫﯽ ﺑﺨﻮﺭﻩ ﺭﻭ ﺍﯾﻨﺘﺮﻧﺖ ﺍﮐﺴﭙﻠﻮﺭﺭ، ﺑﺎﺯ ﺷﺪﻧﺶ ﯾﻪ ﺩﺍﺳﺘﺎﻧﻪ، ﺑﺴﺘﻪ ﺷﺪﻧﺶ ﯾﻪ ﺩﺍﺳﺘﺎﻥ ﺩﯾﮕﻪ ! . . . یکی بیاد به مامانم بگه من شکمو نیستم فقط نسبت به غذاهای توی یخچال احساس مسئولیت میکنم . . . یه جوری درباره آدما قضاوت کنید که اگه یه روزی خلافش بهتون ثابت شد شرمنده خودتون نشید ! . . . پسر داداشم ۸ سالشه معلم مدرسشون تلفن کرده به مامان بچه گفته شما به این بچه چی یاد میدین؟ ازش پرسیدم چهار مزه اصلی چیه؟ پسرتون میگه: خیارشور/چیپس/ ماست موسیر/ زیتون! . . . تلفن خونمون زنگ خورد برداشتم بجا اینکه بگم الو بله گفتم بلو اله طرف هم قاطی کرد گفت سلو الام . . . یکی از سرگرمی های مورد علاقم اینه که یه پچه ی ۳ تا ۶ ساله رو بغلش میکنم و دور خودم میچرخم تا سرش گیج بره ، بعد میذارمش رو زمین تا راه بره بعد میشینم نگاه میکنم که چطور هی میخوره به در و دیوار …:D حتما امتحان کنید ! . . . از کسانی که تو کامپیوتر شون فایلها رو با اسمهایی مثل hjkhkjkh ذخیره میکنن توقع اتاق مرتب و جمع و جور نداشته باشید )) . . . رفتم گلفروشی گفتم آقا این گل طبیعیه؟ یه دختر بچه ۵ ساله ای اونجا بود گفت پــَ نَ پــَ سزارینه!! به جون خودم من تا ۱۲ سالگی فکر میکردم بچه ها رو لک لک ها از آسمون میارن ! . . . وقتی داری به شدت دنبال چیزی میگردی همون چیزی رو پیدا می کنی که دفعه پیش شدید دنبالش می گشتی . . . بدترین شکست عشقی عمرمو کلاس سوم خوردم که فهمیدم جایزه ها رو مامانم می خریده می داده به معلما . . . ﻣﻦ ﻫﺮﭼﯽ ﺻﺒﺮ ﻣﯿﮑﻨﻢ ﺯﻧﺪﮔﯽ ﺑﯿﻔﺘﻪ ﺭﻭ ﻏﻠﺘﮏ ﺧﺒﺮﯼ ﻧﺸﺪ . . . ﺍﻻﻥ ﻣﻨﺘﻈﺮﻡ ﮐﻪ ﻏﻠﺘﮏ ﺑﯿﻮﻓﺘﻪ ﺭﻭﻡ ﺧﻼﺹ ﺷﻢ ﺑﺮﻩ |:
. . . از تفریحات نسل ما : بچه که بودیم می رفتیم از این بستنی لیوانیا میخریدیم وختی میخوردیم لیوانشو میذاشتیم بین گلگیر و تایر تا وقتی که حرکت میکنیم صدا موتور گازی بده ! . . . گوشی ام رو گذاشتم رو airplane mode از طبقه ۱۲ ام پرتش کردم تو هوا افتاد خورد و خاکشیر شد… نمیدونم این چه قابلیت مسخره ایه! کار نمیکنه که…:| . . . مامانم اگه حوصلش سر بره یه پرتقال میگیره پوست میکنه و با چاقو هر تیکه از پوستشو به هزار تیکۀ کوچکتر تبدیل میکنه تا اینکه ما بریم نجاتش بدیم. . . . الان یکی زنگ زده میگه : چطوری پسره خوشتیپِ خوش اندامِ تو دل بروِ با نمکِ خواستنى ؟ نشونی هارو درست داد ، ولی شماره رو اشتباه گرفته بود .. . . . از گفت و گوهای رایج من و مامانم میتوان به گشنمه و کوفت بخوری اشاره کرد . . . وقتی بارون میاد همه یاد عاشقی میفتن و رمانتیک میشن نمیدونم چرا من فقط یاد آهنگ بارو بارو باروننننننن میفتم ! . . . اینایی که زنگ میزنن از خواب بیدارت میکنن بعد میگن عه ببخشید خواب بودی ؟؟ دانشمندا هنوز در موردشون به نتیجه خاصی نرسیدن . . . یه بار نشد بریم تو صف عابر بانک کند ذهن ترین آدم خاورمیانه جلوی ما نباشه
. . . ﺧﺪﺍﯾﯿﺶ ﺍﺳﺘﺮﺳﯽ ﮐﻪ ﻣﻮﻗﻊ ﺩﺍﺩﻥ ﺍﺳﮑﻨﺎﺱ ﭘﺎﺭﻩ ﺑﻪ ﺭﺍﻧﻨﺪﻩ ﺗﺎﮐﺴﯽ یا اتوبوس ﻫﺴﺖ ﺩﺭ هیچ عملیات مافوق سری نیست ! . . . داشتم از خونه میرفتم بیرون مامانم پرسید کجا ؟؟! گفتم بیرون ! برگشته میگه: خوب جای دیگه نریا ! . . . تا حالا دقت کردین اگه تو مترو الکی شروع به دویدن بکنید ملت هم همینطوری دنبالتون میدوند…..!:))) . . . پانتومیم بازی میکردیم دخترخالم رفت هی ادا اطوار در اورد بعد سه رب هیشکی نفهمید اخر گفتیم خب چیه؟ گف تیکه کلام مهران مدیری که میگف میشه بسه؟ . . . تمام وسایل و امکانات زندگی ما رو مامانم می ذاره “همون جا” کلا همه چی و هر چی که می پرسی جوابش همون جاست! . . . یادتون باشه ” از اومدن یکی تو زندگیتون ذوق مرگ نشین… تا وقتی که تنهاتون گذاشت و رفت….دق مرگ نشین……! . . . لذتی که توی باز و بسته کردن درِ باتریِ کنترل تلویزیون موقعِ تماشای تلویزیون هست، توی تماشای خود تلویزیون نیست ! . . . یکی از دشواریها زمان بچگیم این بوده که نمیدونستم خوشگل درسته یا خوشکل…O_o . . . چشمم دیگر آب نمیخورد لـامـَصـَب رانـــــی اَم گرفتم نخورد . . . پشه محترم! اصلا مهم نیست که تو این سرما هنوز زنده مانده ای مهم اینه که صفحه موبایل من سولاریوم نیست که شبا بیای جلوش خودت رو برنزه کنی! . . . از خونه همسایه بوی کیک اومد بعد بوی آش رشته اومد الان هم بوی قرمه سبزی میاد. می خوام برم در بزنم بگم ما به جهنم، خودتون اسهال می شین بدبختا! . . . یه روز هـم باید این سازنده ی جمله : ” گر صبر کنی ز غوره حلوا سازی ” رو بیارن چار کیلو غوره بدن دستش همه هــــم صبر کنن، ببینم چه جوری میخاد حلـوا درست کنه ؛ بعد همون دیگُ بکنی تو چشـاش با این جمله ساختنش . . . دقت کردین !؟ گل کلم در ترشی حکم پسته در اجیل رو داره !
چهار شنبه 2 اسفند 1391برچسب:, :: 12:24 :: نويسنده : پری
خواهرم دوستشو آورده خونه.مامانم هیچی نگفت
. . . ديشب اومدم خونه ميخواستم خودمو لوس کنم..
. . . دختر خاله به بچشون اشاره کردن و گفتن بچم خیلی با ادبه و فحش نمیده و کودک در جواب گفتن خفه شو
. . .
. . . مامانم رفته مسافرت , خونمون از فرط شلوغی و کصافط , مثه خرابه های هیروشیما , بعد از انفجاره بمبه !
. . . بابام : آب یخ نخور چاق میشی!!!!
. . . داشتم برای امتحان دانشگاه ، تو خونه تقلب مینوشتم ، خواهرم به مامانم به شوخی گفت : ببین داره چیکار میکنه ؟؟ تقلب مینویسه ...!!!!
. . . یه رفیقی داشتم خیلی کمبود محبت داشت
. . . پسر داییم دهه هشتاديه مدرسه غيرانتفاعي ثبت نامش کردن سالي 3 میليون !
. . . ﺩﻳﺸﺐ ﺑﺎ ﺩﻭﺱ ﺩﺧﺪﺭﻡ ﺣﺮﻑ ﻣﻴﺰﺩﻡ
. . . اقا پدرم یهو اومد تو اتاقم بهم گفت
. . . یه داداش کوچیکم (6 سالشه) تو یه فرشته کوچولویی! میگه نه, من یه خدام !!!!!
. . . بچم دو سالشه الان یه ماهه به من میگه دایی محسن
. . . یکی از فامیلامون خیلی سال پیش که راهنمایی بود موقع امتحانا تقلب نوشته بود تو برگه های کوچیک با خودش برده بود سر جلسه،یکی از سوالا اومده بود فامیله تنبلو خجسته من حال نداشته جوابو بنویسه،برگه تقلبشو چسبونده بود به برگه امتحان جلوی سوالشم نوشته بود جواب ضمیمه شده،معلمشم فهمیده بود تقلب کرده انداخته بودتش،یه همچین فامیلای فراخ و داغانی دارم من
. . . داره رعدوبرق میزنه مامانم میخواد بره پشت بوم لباسارو جمع کنه..
. . . نشسته بودم یه هو مامانم از آشپزخونه اومد، بی مقدمه شروع کرد درباره فلفل صحبت کردن که: میدونستی فلفل لاغر میکنه و ضد سرطانه؛ بعد نشست دو ساعت از خاطرات گذشتش و غذاهای خوشمزه و پر فلفل عمه اش حرف زد
. . .
خیلی سال پیش ، شب خونمون مهمون بود ، برق رفت به پسر خالم گفتم زنگ بزن اداره برق بپرس کی برق میاد و این حرفا گفت شمارش چنده گفتم بیست و چهار هزار و چهار صد گفت : یا علی این همه شماره رو چه جوری بگیرم !!! (کاملا واقعی) . . . یکی از دغدغه های بچگیم این بود که میرفتم دستشویی نمیدونستم کدوم طرفی باید بشینم… . . . امروز ناهار آبگوشت داشتیم طبق معمول منو و داداشم سر استخون قلم ، دعوامون شد ! … مامان از تو آشپزخونه داد میزنه : چتونه خونه رو گذاشتید رو سرتون مگه شما سگید که بر استخون دعوا میکنید ؟ صد بار گفتم استخونا برا باباتونه !! . . . شامپو خریدم روش نوشته: این محصول را روی سرتان بریزید و موهایتان را بمالید سپس آبکشی کنید! من میخواستم بریزم تو دهنم قرقره کنم،خدا خیرشون بده آگاهم کردن . . . اینایی که هر کاری در توانته براشون انجام میدی آخرش بهت میگن : مگه من ازت خواستم ؟؟؟ ” یعنی با آر پی جی ” بزنی لهشون کنی بازم کمه… خالی نمیشی !!!! . . . وقتی می پرسی چیزی میخوریین ؟ اونی که میگه : من یکی دو لقمه باهات میخورم… جدا موجود ترسناکیه )) . . . میدونی لذت بخش ترین لحظه زندگی کیه وقتی یه عطسه میکنی از ته دل یعنی انگار ری استارت میشی ! . . . مامان بزرگمو بردن رادیولوژی اومده میگه خیلی خوب بود، خوب شدم ! . . . واقعا کی فکرشو میکرد یه روز خود آجیل مشکلگشا هم بشه مشکل یه ملت؟
. . . یه سوالی از صبح تا حالا ذهن مارو درگیر کرده ببینین شما میتونین بهش جواب بدین؟ اگه “مردان آنجلس” یه زن همراهشون بود بازم میتونستن ۳۰۰سال با خیال تخت بخوابن!؟ . . . من شخصا به خودکشی اعتقاد ندارم، مگر اینکه پسوُردم لو بره! . . . مامان بزرگم خیلی مریض بود و در ضمن دکتری که همیشه میره پیشش مطبش باز نبود به هزار زحمت راضیش کردیم بره پیش یه دکتر دیگه وقتی رفتیم داخل،معاینه که تموم شد مامان بزرگم گفت: آقای دکتر یه چیزی بنویس فعلأ خوب بشم تا چند روز دیگه برم پیش یه دکتر درست حسابی . ۷سال درس خوندشُ شست مثل رخت پهن کرد رو بند! =)) . . . ﻫﯿﭻ ﺍﺷﺘﺒﺎﻫﯽ ﺑﺰﺭﮔﺘﺮ ﺍﺯ ﺍﯾﻦ ﻧﯿﺴﺖ ﮐﻪ ﺩﺳﺘﺖ ﺍﺷﺘﺒﺎﻫﯽ ﺑﺨﻮﺭﻩ ﺭﻭ ﺍﯾﻨﺘﺮﻧﺖ ﺍﮐﺴﭙﻠﻮﺭﺭ، ﺑﺎﺯ ﺷﺪﻧﺶ ﯾﻪ ﺩﺍﺳﺘﺎﻧﻪ، ﺑﺴﺘﻪ ﺷﺪﻧﺶ ﯾﻪ ﺩﺍﺳﺘﺎﻥ ﺩﯾﮕﻪ ! . . . یکی بیاد به مامانم بگه من شکمو نیستم فقط نسبت به غذاهای توی یخچال احساس مسئولیت میکنم . . . یه جوری درباره آدما قضاوت کنید که اگه یه روزی خلافش بهتون ثابت شد شرمنده خودتون نشید ! . . . پسر داداشم ۸ سالشه معلم مدرسشون تلفن کرده به مامان بچه گفته شما به این بچه چی یاد میدین؟ ازش پرسیدم چهار مزه اصلی چیه؟ پسرتون میگه: خیارشور/چیپس/ ماست موسیر/ زیتون! . . . تلفن خونمون زنگ خورد برداشتم بجا اینکه بگم الو بله گفتم بلو اله طرف هم قاطی کرد گفت سلو الام . . . یکی از سرگرمی های مورد علاقم اینه که یه پچه ی ۳ تا ۶ ساله رو بغلش میکنم و دور خودم میچرخم تا سرش گیج بره ، بعد میذارمش رو زمین تا راه بره بعد میشینم نگاه میکنم که چطور هی میخوره به در و دیوار …:D حتما امتحان کنید ! . . . از کسانی که تو کامپیوتر شون فایلها رو با اسمهایی مثل hjkhkjkh ذخیره میکنن توقع اتاق مرتب و جمع و جور نداشته باشید )) . . . رفتم گلفروشی گفتم آقا این گل طبیعیه؟ یه دختر بچه ۵ ساله ای اونجا بود گفت پــَ نَ پــَ سزارینه!! به جون خودم من تا ۱۲ سالگی فکر میکردم بچه ها رو لک لک ها از آسمون میارن ! . . . وقتی داری به شدت دنبال چیزی میگردی همون چیزی رو پیدا می کنی که دفعه پیش شدید دنبالش می گشتی . . . بدترین شکست عشقی عمرمو کلاس سوم خوردم که فهمیدم جایزه ها رو مامانم می خریده می داده به معلما . . . ﻣﻦ ﻫﺮﭼﯽ ﺻﺒﺮ ﻣﯿﮑﻨﻢ ﺯﻧﺪﮔﯽ ﺑﯿﻔﺘﻪ ﺭﻭ ﻏﻠﺘﮏ ﺧﺒﺮﯼ ﻧﺸﺪ . . . ﺍﻻﻥ ﻣﻨﺘﻈﺮﻡ ﮐﻪ ﻏﻠﺘﮏ ﺑﯿﻮﻓﺘﻪ ﺭﻭﻡ ﺧﻼﺹ ﺷﻢ ﺑﺮﻩ |:
. . . از تفریحات نسل ما : بچه که بودیم می رفتیم از این بستنی لیوانیا میخریدیم وختی میخوردیم لیوانشو میذاشتیم بین گلگیر و تایر تا وقتی که حرکت میکنیم صدا موتور گازی بده ! . . . گوشی ام رو گذاشتم رو airplane mode از طبقه ۱۲ ام پرتش کردم تو هوا افتاد خورد و خاکشیر شد… نمیدونم این چه قابلیت مسخره ایه! کار نمیکنه که…:| . . . مامانم اگه حوصلش سر بره یه پرتقال میگیره پوست میکنه و با چاقو هر تیکه از پوستشو به هزار تیکۀ کوچکتر تبدیل میکنه تا اینکه ما بریم نجاتش بدیم. . . . الان یکی زنگ زده میگه : چطوری پسره خوشتیپِ خوش اندامِ تو دل بروِ با نمکِ خواستنى ؟ نشونی هارو درست داد ، ولی شماره رو اشتباه گرفته بود .. . . . از گفت و گوهای رایج من و مامانم میتوان به گشنمه و کوفت بخوری اشاره کرد . . . وقتی بارون میاد همه یاد عاشقی میفتن و رمانتیک میشن نمیدونم چرا من فقط یاد آهنگ بارو بارو باروننننننن میفتم ! . . . اینایی که زنگ میزنن از خواب بیدارت میکنن بعد میگن عه ببخشید خواب بودی ؟؟ دانشمندا هنوز در موردشون به نتیجه خاصی نرسیدن . . . یه بار نشد بریم تو صف عابر بانک کند ذهن ترین آدم خاورمیانه جلوی ما نباشه
. . . ﺧﺪﺍﯾﯿﺶ ﺍﺳﺘﺮﺳﯽ ﮐﻪ ﻣﻮﻗﻊ ﺩﺍﺩﻥ ﺍﺳﮑﻨﺎﺱ ﭘﺎﺭﻩ ﺑﻪ ﺭﺍﻧﻨﺪﻩ ﺗﺎﮐﺴﯽ یا اتوبوس ﻫﺴﺖ ﺩﺭ هیچ عملیات مافوق سری نیست ! . . . داشتم از خونه میرفتم بیرون مامانم پرسید کجا ؟؟! گفتم بیرون ! برگشته میگه: خوب جای دیگه نریا ! . . . تا حالا دقت کردین اگه تو مترو الکی شروع به دویدن بکنید ملت هم همینطوری دنبالتون میدوند…..!:))) . . . پانتومیم بازی میکردیم دخترخالم رفت هی ادا اطوار در اورد بعد سه رب هیشکی نفهمید اخر گفتیم خب چیه؟ گف تیکه کلام مهران مدیری که میگف میشه بسه؟ . . . تمام وسایل و امکانات زندگی ما رو مامانم می ذاره “همون جا” کلا همه چی و هر چی که می پرسی جوابش همون جاست! . . . یادتون باشه ” از اومدن یکی تو زندگیتون ذوق مرگ نشین… تا وقتی که تنهاتون گذاشت و رفت….دق مرگ نشین……! . . . لذتی که توی باز و بسته کردن درِ باتریِ کنترل تلویزیون موقعِ تماشای تلویزیون هست، توی تماشای خود تلویزیون نیست ! . . . یکی از دشواریها زمان بچگیم این بوده که نمیدونستم خوشگل درسته یا خوشکل…O_o . . . چشمم دیگر آب نمیخورد لـامـَصـَب رانـــــی اَم گرفتم نخورد . . . پشه محترم! اصلا مهم نیست که تو این سرما هنوز زنده مانده ای مهم اینه که صفحه موبایل من سولاریوم نیست که شبا بیای جلوش خودت رو برنزه کنی! . . . از خونه همسایه بوی کیک اومد بعد بوی آش رشته اومد الان هم بوی قرمه سبزی میاد. می خوام برم در بزنم بگم ما به جهنم، خودتون اسهال می شین بدبختا! . . . یه روز هـم باید این سازنده ی جمله : ” گر صبر کنی ز غوره حلوا سازی ” رو بیارن چار کیلو غوره بدن دستش همه هــــم صبر کنن، ببینم چه جوری میخاد حلـوا درست کنه ؛ بعد همون دیگُ بکنی تو چشـاش با این جمله ساختنش . . . دقت کردین !؟ گل کلم در ترشی حکم پسته در اجیل رو داره !
سه شنبه 24 بهمن 1391برچسب:, :: 9:46 :: نويسنده : پری
تنها یکی از ۱۰۰۰ مرد، رهبر مردان دیگر می شود. ۹۹۹نفر دیگر دنباله رو زنهایشان هستند. “گروچو مارکس”
♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦ دیدین این پسرای دم بخت میگن: من قصد ازدواج ندارم؟ یکی نیست بهشون بگه آخه عزیز من! ازدواج که قصد نمی خواد! پول می خواد که تو نداری! ♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦ لیلی شدم مجنون شدی، شیرین شدم فرهاد شدی حوا شدم بعید می دونم آدم بشی!!! ♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦ هر زنی از سر هر مردی زیاد است! “ژان پل سارتر” ♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦ بعضی از پسرا رو که میبینم دلم میخواد بهشون بگم: خوشکل خانوم کدوم آرایشگاه میری !!! ♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦ شما آقا پسری که ابروهاتو ور میداری که خوشگل بشی، فقط با یه ابرو ورداشتن که خوشگل نمیشی، باید رژ بزنی، دامنم بپوشی که ناز بشی! ♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦ الهی ! به مردان در خانه ات / به آن زن ذلیلان فرزانه ات به آنانکه در بچه داری تکند / یلان عوض کردن پوشکند به آنانکه باذوق و شوق تمام / به مادرزن خود بگویند: مامان ♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦ بابام به مامانم سپرده جمعه ها هفت صبح بیدارش کنه؛ بگه “امروز جمعه است ، بگیر بخواب!” به حق چیزای نشنیده!!! ♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦ چرا روان درمانی مردها کمتر از زنها طول میکشه؟ چون معمولا باید در روان درمانی به دوران کودکی بازگشت و مردها همیشه در همون دوران به سر می برند! ♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦ مرد با ازدواج روی گذشته اش خط می کشد ولی زن باید روی آینده خودش خط بکشد. “سینکلر لوییس” ♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦ مردها جنگ را دوست دارند چون بخاطر جنگ ظاهری جدی پیدا میکنند و این تنها چیزیست که نمیگذارد زنها بهشان بخندند. “جان رابرت فاولز” ♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦ جوک مردان فمینیستی خنده دار عوض کردن شوهر فقط عوض کردن مشکل است. “کاتلین نوریس” ♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦ اگر در دنیا فقط یک زن بد وجود باشد همه ی مردها تصور می کنند زن آنهاست. “ضرب المثل روسی” ♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦ مرد مثل همان خروسی است که خیال می کند خورشید تنها برای این طلوع می کند که صدای قوقولی قوقوی او را بشنود. “جرج الیوت ” ♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦ دقت کردید تمام بیچارگی زلیخا از روزی شروع شد که؛ یوسف را به غلامی قبول کردند. ♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦ زن بدون مرد مثل یک ماهی بدون دوچرخه است! “گلوریا استاینم ” ♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦ خدایا در آفرینش مردها کیفیت را فداى کمیت نکن کمتر خلق کن ولى آدم خلق کن! ♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦ مردها را باید کشت جور دیگر باید زیست … ♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦ وقتی خدا حوا رو آفرید چی گفت؟ “کار نیکو کردن از پر کردن است” ♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦ به رفیقم که تازه ازدواج کرده میگم مهریه چند تا سکه نوشتی؟ میگه: فلان تا(مثلا هزارتا) میگم اوووووه چقدر زیاااااد! ولی خب عیب نداره، همین که بهت زن دادن خودش خیلی خوبه! سه شنبه 24 بهمن 1391برچسب:, :: 9:31 :: نويسنده : پری
چهار شنبه 22 آذر 1391برچسب:, :: 10:17 :: نويسنده : پری
خیابان حافظ دهه ۳۰ خورشیدی تهران در گذشته از روستاهای ری بوده و ری که در تقاطع محورهای قم، خراسان، مازندران، قزوین، گیلان و ساوه واقع شده به سبب مرکزیت مهم سیاسی، بازرگانی، اداری و مذهبی از قدیم مورد توجه بوده است. مدعیان همواره این مرکز راهبردی را مورد تهاجم و حمله قرار میدادند. روستای تهران به واسطه برخورداری از مغاکها و حفرههای زیر زمینی و مواضع طبیعی فراوان و دشواری نفوذ در آنها پناهگاه خوبی برای دولتمردان و دیگر اشخاصی بوده که احتمالا مورد تعقیب مدعیان قرار داشتهاند. تهران در برابر حمله افغانها (پشتونها) ایستادگی زیادی کرد و به همین خاطر آنها پس از تصرف تهران، آن را ویران کردند و باغها و تاکستانهایش را از بین بردند. در زمان نادرشاه، تهران دوباره نام و نشانی یافت. در همین شهر بود که نادرشاه رهبران بزرگ شیعه و سنی را گرد هم آورد و پیشنهاد اتحاد اسلامی و رفع اختلافها را به آنها داد. اگرچه در آثار مکتوب کهن از تهران پیش از اسلام نام برده نشده است، اما حفاریهای باستانشناسی ۱۳۲۱ خورشیدی در روستای دروس شمیرن نشان میدهد که در این ناحیه، در هزاره دوم پیش از میلاد، مردمی متمدن زندگی میکرده اند. تهران در قدیم روستایی نسبتا بزرگ بود که بین شهر بزرگ و معروف آن زمان، شهر ری و کوهپایههای البرز قرار داشت. پس از حمله مغولان به ری و تخریب این شهر، تهران بیش از پیش رشد یافت. در دوره شاه عباس اول پل، کاخ و کاروانسراهای زیادی در تهران بنا شد، در بخش شمالی برج و باروی شاه تهماسب، چهارباغ و چنارستانی ساخته شد که بعدها دورش را دیواری کشیدند و به صورت کاخ (کاخ گلستان) و مقر حکومتی درآوردند. تهران قدیم از چهار محله تشکیل شده بود به نامهای سنگلج، اودلاجان (عودلاجان)، بازار و چالهمیدان. در زمان ناصرالدینشاه قاجار چندین محله تازه در تهران ساخته شد به نامهای ارگ، چاله حصار، خانیآباد، قناتآباد، پاچنار، پامنار، گار ماشین، گود زنبورکخانه، صابونپزخانه، گود عربها و دروازه قزوین. خیابان ولیعصر(پهلوی سابق) طولانیترین خیابان ایران و همچنین طولانیترین خیابان در خاورمیانه است که در سالهای نخست پادشاهی رضاشاه ساخته شده است. درازای آن بیش از ۱۸ کیلومتر است، که از میدان راهآهن تهران آغاز و به میدان تجریش در منطقهی شمیرانات پایان مییابد. این خیابان یازده هزار چنار در دو سوی خود دارد. سابقهی تلاش برای احداث قطار شهری در تهران به ۱۱۰ سال قبل باز میگردد. در عهد ناصرالدین شاه یک خط آهن روزمینی بین دروازه شهری ری (حضرت عبدالعظیم) و میدان باغ شاه، با نام معروف ماشین دودی، ساخته شد. (عکس: سه راه امین حضور) متروی تهران در نه خط طراحی شده اما در حال حاضر، چهار خط آن فعال است. چند ماه پیش بارنگی موجب شد که به متروی تهران خسارات زیادی وارد شود. جمعیت زیاد تهران و رفتوآمد انبوه خودروها منجر به تبدیلشدن خیابانها به پارکینگ و ایجاد راهبندانهای متعدد و شدید در این شهر شده که بهدلیل آلایش شدید هوا، اتلاف وقت و فشار اقتصادی بر شهروندان بحران تلقّی میشود. (عکس: خیابان استانبول ۱۳۲۸) آلودگی هوا در شهر تهران عمدتا مصنوعی و ناشی از فعالیت وسایل نقلیه است که سهمی ۸۰ درصدی در آلودگی هوای شهر دارند و تولیدکننده گازهای سمی دی اکسید نیتروژن و مونو اکسید کربن هستند. تهران آلودهترین شهر جهان از نظر آلودگی صوتی است. یکی از منابع اصلی آلودگی صوتی در تهران صدای اگزوز موتورسیکلتها است که ۲۵درصد آلودگی صوتی شهر را تشکیل میدهد. تعداد موتورها در نقاط مرکزی شهر به مراتب بیشتر است. آلودگی آبهای زیرزمینی تهران یکی از بزرگترین معضلات زیستمحیطی این شهر است. تهران از نظر سیستم فاضلاب در بین شهرهای جهان در بین ۱۰ شهر آخر قرار دارد. نبود سامانهی دفع فاضلاب در شهر تهران جزء اصلیترین مشکلات زیستمحیطی این شهر قلمداد میشود. شهر تهران علاوه بر اینکه مرکز سیاسی کشور ایران است، مرکز استان تهران و شهرستان تهران نیز به شمار میرود. مهمترین نهادهای دولتی و قضایی شامل وزارتخانهها، مجلس شورای اسلامی و... در آن واقع شدهاند. (عکس: اعتراضات پس از انتخابات ۱۳۸۸) ساختمان پلاسکو، دومین بنای بلند و دارای آسانسور در ایران و نخستین بنای بلند دارای اسکلت فلزی بود که در چهارراه اسلامبول تهران واقع است. این ساختمان ۱۶ طبقه در سال های ۱۳۳۹ تا ۱۳۴۱ توسط مهندسان اسراییلی ساخته شد. مساحت کل زیربنای ساختمان ۲۹۰۰۰ متر مربع است. برج شهیاد (آزادی) یکی از نمادهای شهر تهران است که در سال ۱۳۴۹ خورشیدی توسط حسین امانت، با نام برج شهیاد آریامهر، برای یادبود جشنهای ۲۵۰۰ ساله شاهنشاهی ایران طراحی و ساخته شد. این برج پس از انقلاب ۱۳۵۷ به نام "برج آزادی" تغییر نام پیدا کرد. برج میلاد در شمال غربی تهران قرار دارد. این برج با ارتفاع ۴۳۵ متر، بلندترین برج ایران، ششمین برج بلند مخابراتی جهان و بیستمین سازه بلند نامتکی جهان است. این برج با ۱۳ هزار متر زیربنا از نظر وسعت کاربری سازه راس برج در میان تمامی برجهای مخابراتی دنیا مقام نخست را دارد. این برج کمکم در حال تبدیل شدن به نماد تهران است. چهار شنبه 22 آذر 1391برچسب:, :: 10:13 :: نويسنده : پری
رژیم غذایی مناسب و سالم یکی از مهمترین عوامل در طول زندگی ما و چگونگی احساس ما در زندگی می باشد. مثلا افرادی که در اوکیناوا، ژاپن، زندگی می کنند تقریبا تا حدود ۸۱ سالگی عمر می کنند؛ بیشترین طول عمر در جهان را این افراد بخطر خوردن غذای سالم دارند اما در امریکا میانگین طول عمر افراد حدود ۷۸ سالگی می باشد. برخی از دانشمندان بر این باورند که بدلیل جزیره نشینی ژاپنی ها، رژیم غذایی آنها از کیفیت بالایی برخوردار است که شامل سبزیجات و گیاهان می باشد و بندرت در آنها گوشت، قند و نشاسته یافت می شود. نکته: غذای سالم خوردن همیشه آسان نیست، اما کم هزینه است. وقتی میگم “سالم”، منظورم غذاهای بسته بندی شدهء داخل سوپر مارکت ها نیست- منظورم اینه که با کمترین هزینه در هر جایی می توانید غذای سالم پیدا کنید بنابراین به غذاهایی مثل میوه ها، سبزیجات، حبوبات، غلات، پروتئین و شیر رجوع کنید و یادتان باشد که یک دستور غذایی مناسب برای پخت هر غذایی پیدا کنید. تحقیقات اخیر نشان داده اند که افراد بسیاری بیشتر در حال نشستن هستند و اصلا به ورزش اهمیت نمی دهند. اما وقتی بحث سلامتی در میان باشد، می توان گفت ورزش بطور مرتب یکی از مهمترین راه های قوی برای افزایش سلامت و طول عمر شماست. مطالعات دانشگاه پزشکی نشان داده که افرادی که در جوانی روزانه حدود ۳۰ دقیقه پیاده روی می کردند و در کنار آن ورزش های نیروزا انجام می دادند تقریبا ۴سال بیشتر از افرادی که تحرک نداشتند زنده می مانند. بیشتر هم بخاطر اینکه آنها با ورزش از بیماری های قلبی جلوگیری می کردند. نکته: رفتن به باشگاه شاید هزینه بر باشد اما یادتان باشد که برای ورزش کردن نیاز به دستگاه های پیشرفته و مدرن نیست. راه رفتن، دویدن، و ورزش هایی مثل دوچرخه سورای و غیره هیچ خرجی برای شما ندارد. زندگی شامل استرس هم میشود اما وقتی که فشار آن شدید و ادامه دار باشد می تواند ۸ سال از زندگی شما را بگیرد. استرس مزمن در هر سنی آسیبی بزرگ برای هر فردی می تواند باشد و در آخر یا دچار فراموشی و یا عمر کمتر خواهد بود. اما اگر یاد بگیرید که اضطراب خود را تا حدی کاهش دهید می توانید به همان میزان بیشتر زندگی کنید. نکته: اگر زندگی برایتان استرس آور است، ارزیابی کنید که چطور می شود این فشار عصبی را کاهش داد. اگر بتوانید بر اضطراب خود غلبه کنید مطوئن باشید یک زندگی بهتر خواهید داشت. ورزش کنید یا هر وقت توانستید مدیتیشن کنید. بعضی وقت ها سعی کنید به زندگی لبخند بزنید، هیچ چیز بدتر از مرگ زودرس نسیت. چاق شدن برای بدن واقعا مضر است. در سال ۲۰۰۹ تحقیقاتی انجام شد که نشان داد چاقی معمولی که الان بسیار رایج است انتظار زندگی را تا ۳ سال از شما می گیرد در حالی که چاقی شدید می تواند ۱۰ سال از عمر شما را بگیرد. نکته: رژیم و ورزش بخش های مهمی در مسئله چاقی می باشد اما با این حال افراد چاق باید حتما با متخصص مربوطه مشاوره داشته باشند چرا که کاهش وزن برای افراد چاق باید آهسته آهسته انجام شود. بله درست خوندید: نکشیدن سیگار باعث می شود تا ۲۵ سال مضاف از زندگی خود لذت ببرید. بعلاوه افرادی که سیگار نمی کشند به ازای هر جعبه سیگار می توانند پول هایشان را ذخیره کنند. نکته: هیچ چیزی به اندازه یک زندگی سالم ارزش ندارد. با سیگار کشیدن تقریبا تمامی پول خود را بعد از مدتی از دست خواهید داد. از همین حالا فکر بدن و سلامتی تان باشید. آخرین مطالب پیوندهای روزانه پيوندها
تبادل
لینک هوشمند
نويسندگان |
||||||
|